آنتونیه کونته را با الکس فرگوسن که بیش از ربع قرن در منچستر یونایتد ماند مقایسه نمیکردیم. میدانستیم سه سال نشستن ممتد روی نیمکت یک باشگاه ایتالیایی مترادف با ده سال نشستن روی نیمکت در هر جای دیگری است. با این وصف جدایی کونته و یوونتوس با هر معیاری حتی با معیارهای ایتالیایی هم غیر منتظره بود. جدایی کونته و یوونتوس چنان سریع رقم خورد که باورکردنی نبود. همین دو ماه پیش بود که طرفداران یووه در پایان آخرین بازی فصل در خانه برابر کالیاری آن شعار بزرگ و خواندنی را وسط سکوها بالا بردند که رویش نوشته شده بود «...ما بدون تو جلو نخواهیم رفت... چرا که تو بهترین و یووه را در قلبت جای دادهای» و از آن سوی میدان غریو "Con te" به معنی «با تو» بالا رفت. «با تو... با تو... با تو...».
کونته برای طرفداران یووه آرامش به ارمغان آورده و برای حریفان یووه قلعه ای تسخیرناپذیر برپا ساخته بود. هم مربی اهل تاکتیک بود – از بازی 2-5-3 در اشکال مختلف تا 3-3-4 و 1-3-2-4 – و هم رابطه متعادلی با رسانهها ایجاد کرده بود. او بود که یووه را از رتبه هفتم لیگ – جایی حتی پایین تر از اودینزه و لاتزیو – بلافاصله قهرمان لیگ کرد. او بود که بار دیگر آندرهی پیرلو ظاهرا تمام شده در میلان را به پرواز درآورد. او بود که پل پوگبا به جایی نرسیده در منچستر یونایتد را به مرد بزرگ میانه میدان بدل کرد. او بود که از آرتورو ویدال ستارهای جنگجو ساخت. او بود که ترکیب ظاهرا بیقواره توز - یورنته را غبطه انگیز کرد. کونته با کار سخت و انضباط فراوان بانوی پیر را به مسیری در خور اعتبارش بازگرداند و از دل خاکسترهای کالچو پولی یووه را بار دیگر بدل به سلطان بی رقیب سری آ کرد. یووه با او در 151 بازی 15 بار شکست خورد. فقط 15 بار.
شنیدن جدایی کونته و یووه پیش از آغاز تمرینات فصل نو میخکوب کننده بود. آنها نه پس از پایان فصل و نه چند هفته بعدتر، بلکه فقط دو روز مانده به آغاز تمرینات فصل جدید رشته ها را پاره کردند. آن هم در یک بیانیه چند خطی بیش از حد سرد که می گفت کونته و یووه بر اساس موافقت دو طرفه پیوندشان را قطع کردهاند. چیزی شبیه طلاق زوجهای قدیمی که تلاش کرده بودند بسیار محترمانه از هم جدا شوند با این ادعا که هنوز یکدیگر را دوست دارند و خاطرات شیرین را فراموش نخواهند کرد. به نظر میرسید کونته و مدیران یوونتوس تلاش کردهاند جلوی بچههایشان – این جا طرفداران – نشان دهند اوضاع آرام است. در حالی که هیچ چیز در تورین آرام نبود. طرفداران یووه خود را برابر کابوسی یافته بودند و نمیدانند چرا پسر شیرین بانوی پیر این چنین در را باز کرد و رفت. کونته که سه قهرمانی پی در پی سریآ را پس از سال 1933 برای بانوی پیر به ارمغان آورد و یکی از قهرمانیهایش بدون شکست رقم خورد و آخرینش با ثبت رکورد بیش از صد امتیاز. آن چه نه جووانی تراپاتونی افسانهای بدان دست یافته بود و نه مارچلو لیپی کبیر.
حالا کونته رفته. همان یووهای اصیل. همان مردی که از کودکی طرفدار یووه بود. با بیش از پانصد بازی با پیراهن راه راه سیاه و سپید. با فتح پنج قهرمانی سریآ به عنوان بازیکن. رفته و تا 2015 که در قرارداش آمده بود کنار بانوی پیر نمانده. میگفتند یکی از دلایل جدایی امنتاع باشگاه از سرمایهگذاری بیشتر برای تقویت تیم بوده. این که باشگاه تمایلی برای ورود به بازار انتقالات نشان نمیداده. این که کونته برای رقابت در لیگ قهرمانان به دنبال بازیکنان بزرگی بوده. هر چه باشد یووه با کونته در لیگ قهرمانان بالاتر از یک چهارم نهایی 2013 صعود نکرد و در فصل پیش برابر گالاتاسرای ناکام ماند. این که او با این یووه تا آخرین مرز پیش رفته بود و به افقی ورای چهارچوب های مالی باشگاه مینگریست. میگفتند قهرمانی سریآ دیگر برایش کافی نبود و احتمالا هم حق داشتند. میگفتند او درخواست خرید الکسی سانچز را کرده بود. میگفتند نمیخواست امانوئله جیاچرینی راهی ساندرلند شود. میگفتند خریدهای بزرگ باید با فروشهای بزرگ گره می خورد یعنی فروش آرتورو ویدال و پوگبا. میگفتند باشگاه توانایی پرداخت سالی شش میلیون یورو دستمزد پیرلو را ندارد.
نامه سرباز آندرئا آنیلی رئیس باشگاه لبالب از کلی گویی بود و نیاز به رمزگشایی داشت «... کمتر از دو ماه از آخرین پیروزی بزرگ سپری شده و یوونتوس باید سفرش را ادامه دهد. باشگاه با تکیه به مدیران جوان و یکپارچه که توانستهاند با اراده به سوی اهدافشان حرکت کنند راهش را به جلو ادامه خواهد داد». ولی سخنان کونته در فیلم ویدئویی برای طرفداران نیش خود را پنهان نمیکرد. او جایی در فیلم جمله «... مسیری طی شد تا این تصمیم را گرفتم» بر زبان آورد و خیلی ها اعتقاد دارند بپه موراتا در جدایی کونته نقش اصلی را بازی کرده.
طرفداران یووه جدا شدن های بزرگ را دوره میکردند. این که وقتی کارلو آنچلوتی رفت چه بر سر میلان آمد. وقتی ژوزه مورینیو رفت چه بر سر اینتر آمد. دوره میکردند و نامهای جانشین را میشنیدند: مانچینی، میهایلوویچ... تا این که سرانجام او را معرفی کردند. مربی سابق میلان را. ماسیمو آلگری را به عنوان جانشین کونته. همان مربی که میلان را پس از شش فصل پرسه در برهوت قهرمان لیگ کرد، ولی همان مربی هم بود که در سه سال نتوانست شیوه بازی ثابت و روشن را برابر میلان رقم بزند. همان مربی بود که هر سال در اروپا شکست خورد. همان مربی که به حرکات انفرادی زلاتان دل بست. همان مربی بود که آندرهی پیرلو را کنار گذاشت. همان مربی که شیوه تمریناتش در میلان با مصدومیت برخی بازیکنان همراه شد. همان مربی که برای فتح دل طرفداران یووه باید شکیبا بماند و شکنجه ببیند.
اگر جدایی کونته و یووه طرفداران بانوی پیر را خشمگین کرده ولی نوید مبارزه داغ برای قهرمانی در سریآ را میدهد. این که یووه ناگهان دستخوش طوفان شده برهه با رم و ناپولی و فیورنتینا – و شاید میلان و اینتر – برای فتح جام رقابت خواهد کرد.
برگرفته شده از : 1ورزش